کورونا و درسهایی برای نظام پرورشی ایران

کورونا و درسهایی برای نظام پرورشی ایران

@IranPsyCouns

جهان گیری کروناویروس و محدودیتهای شدید اجتماعی در زمینه فاصله گذاری فیزیکی هم زمان با حفظ رابطه اجتماعی و در خانه ماندن اجباری کودکان و نوجوانان نشان می دهد که نظام تربیتی ما (اعم از والدین، مدرسه، رسانه، دانشگاه و...) چقدر با تربیت کارامد فرزندان این بوم و بر فاصله دارد.

مدارس همواره اصرار داشتند که کودکان و نوجوانان نباید گوشی هوشمند داشته باشند، نباید از آنها استفاده کنند و حتی برخی مدارس دانش آموزان را تهدید می کردند که نباید در شبکه های اجتماعی گروه تشکیل دهید. اکنون از کودکان و نوجوانان می خواهیم گوشی هوشمند داشته و در شبکه های اجتماعی با تسلط حضور داشته باشند که بتوانند دروس آموزگاران را دریافت کرده و یادگیری تعاملی داشته باشند. بعد از بحران کرونا چطور می توانید به فرزندانتان بگویید که از گوشی هوشمند استفاده نکن! آسیب رسان است! شبکه های اجتماعی مخرب هستند!؟ سالهاست که تاکید خانه و مدرسه و رسانه بر جنبه های منفی ابزارهای فناورانه بوده است. حالا راستش را بخواهید کروناویروس نظام پرورشی ما را با یک کلاپس (Collapse) روبه رو کرده است.

کودکان ما در مدرسه جمع و ضرب و درصد و اعشار می آموختند. اما امروز می بینید که بیش و پیش از اینها روش عملی در کنار هم بودن، با هم مبادله اجتماعی مناسب داشتن، نان، غذا و کیک پختن، تمیز کردن منزل و شناخت انواع شوینده ها و کاربرد هر کدام مهمتر هستند. تربیت یعنی یاد بگیریم چطور هوشمندانه، خلاقانه و صد البته انسانی زندگی کنیم و با مشکلات زندگی سازش یابیم.

کاملا متوجهم که در سرفصل دروس به این موارد اشاراتی شده، اما سخن اینجاست که تاکید مدرسه بر یادگیری عملی در حد تسلط نبوده است.

به فرزندانمان نیاموخته ایم که چطور باید سهم خودمان را در منزل بپردازیم؟ چطور باید به خانواده و اقتصاد آن کمک کنند؟ چطور باید در منزل خود را سرگرم کنند؟ به فرزندانمان نصیحت کردیم که «دروغ» بد است ولی نیاموختیم که «راست» بگویند و در برابر پیامدهای آن استوار بایستند و ما هم آنها را برای این ایستادگی تشویق کنیم. نه مدرسه، نه خانواده و نه رسانه به فرزندانمان نیاموختند که هنگام بحران چه باید بکنند؟ چطور از خودشان و دیگران حمایت کنند؟

نظام پرورشی ما در مدرسه مبتنی بر دو اصل اساسی است: آمادگی برای کنکور و نصیحت. نه اولی راه مطمئنی برای خوشبختی است و نه دومی کارامدی عملی برای اجرا شدن در رفتار دارد.
رسانه ها که از آموزش و پرورش ما هم دورتر و دورتر هستند.

نظام تربیتی ما نیازمند یک بازنگری اساسی با محوریت «تمرین عملی زندگی سالم» است. فرزندان ما باید از دروغ، ریاکاری، توقع پاداش بدون تلاش (که سالها تبلیغات بانکها به این بازخورد کمک کردند)، خودمیان بینی (Egocentrism)، خود دوست داری، بریدگی از طبیعت، اطاعت، انتظار شغل آماده، به کارگیری پنهانی نادرست و ناشیانه ابزارهای فناورانه و خیلی نمونه های دیگر از این دست فاصله بگیرند.

دکتر علیرضا آقایوسفی
دانشیار روانشناسی
@IranPsyCouns